کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

با کتاب خوب هم میشه پرواز کرد ................ مهمان ما باشید یک فنجان کتاب

کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

با کتاب خوب هم میشه پرواز کرد ................ مهمان ما باشید یک فنجان کتاب

کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

کتابخانه عمومی شال در سال 76 تاسیس شده و دارای بخش های متنوعی هست، شامل:
منابع کتابی در همه زمینه ها برای بزرگسالان- بخش های نوجوان، کودک، دیداری شنیداری، مرجع، کمک درسی، نشریات، استان شناسی، نوسوادان، تازه‌های کتاب و سالن‌های مطالعه

ساعات خدمات رسانی کتابخانه: 7:30 صبح تا 19 عصر

آدرس: بویین زهرا- شال- بلوار امام خمینی(ره)- روبروی مسجد جامع- کوچه شهید احمد سلیمانی
شماره تلفن: 2544 3441 028
ایمیل: shal.lib@chmail.ir
کانال ایتا: https://eitaa.com/shal_pl
اینستاگرام: ketabkhaneh_shahre_shaall

استادانم و نا استادانم

پنجشنبه, ۱۴ دی ۱۳۹۶، ۰۸:۳۲ ق.ظ

ماجرایی که در این کتاب آمده به نوعی سرگذشت علمی عبدالحسین آذرنگ است . خاطرات حول محور آموختن و آموزاندن است. سعی شده تمام کسانی که حق استادی به گردنش داشته اند و نیز تمام کسانی را که در حقش نااستادی کرده اند معرفی کند. 

منظور از نااستادان کسانی اند که وظیفه خود را به درستی انجام نداده اند و شاگرد را دل زده کرده اند مثل استادی که او را از ریاضی فراری داد و باعث شد مدت ها سراغ این رشته نرود. البته استاد آذرنگ با خویشتن داری اسمی از آن ها نبرده است.از میان خاطرات ماجرای کار کردن در انتشارات فرانکلین و دانشنامه جهان اسلام بیشتر پرداخته شده است. او در این کتاب با زبانی ساده از افرادی که در طول زندگی اش راهی برایش باز کرده اند یا بر سر راهش مانعی گذاشته اند یاد کرده است.

دلیل نوشتن این کتاب توضیح اینکه از چه کسانی، چه چیزهایی و چگونه یاد گرفته نوشته است.

کتاب با عنوان کوتاه و پر مغزش تنها از نویسنده ی با تجربه ای مانند استاد آذرنگ ساخته است کسی که با افراد با تجربه حشر و نشر داشته. 

کتاب نثر روانی دارد مخصوصا فصل های اولیههمه ما برداشتی از معنای استاد داریم هر چند هر کس که در دانشگاه تدریس می کند در اصطلاح استادخوانده می شود ولی در ذهن خود هر مدرس دانشگاهی را استاد خود نمی دانیم. فقط برخی استادان حق استادی برگردن ما دارند و مسیر کار و زندگی از تاثیر آن ها برکنار نیست و حضور پررنگ در ذهن و زندگی اقای آذرنگ داشته  اند.

با خواندن این کتاب به خاطرات تحصیلی خود فکر کردم از کدام معلم یا مدرس دانشگاه تاثیرهایی گرفته ام؟

کدام ها دلزده ام کرده اند؟کدام ها شورو شوق بیشتری داده اند؟ استادان و نااستادان فقط به حوزه مدرسه و دانشگاه محدود نمی شود.

در هر زمینه ای با چنین کسانی روبه رو شده ایم در کار و زندگی روزمره درسی به ما داده اند، تلنگری بر ذهن و بعد رفتار ما ناخواسته سمت و سو داده اند.

آذرنگ اعتقاد دارد رابطه عمیق بین استاد و شاگرد حتما باید تدریجی، طی زمان و همراه با اعتماد و احترام باشد و این ویژگی در کار استادان موفق و محبوب دیده می شود(ص٨٩)

همچنین اگر چه برخی استادان را به دلیل بخل علمی <معلم بخیل>می نامند از کتاب ها اما با تعبیر « بخشندگان بی حسد » یاد میکند(ص.٨١و٨٢)

این کتاب یک خودآموز است و روایتی انتقادی از نظام آموزشی در ایران و خارج ایران از گذشته تا امروز.

وقتی این کتاب را میخواندم حسرت خوردم .که ایکاش قبل از دوره کارشناسی این کتاب را می خواندم. نکات کلیدی بسیاری برای اموختن و زندگی کردن دارد.

قسمتی از این کتاب مربوط به کارکردن در محیطی است که احساس کنی دانش ومهارت باید بیش از آن باشد که هست: « مدیرم کریم امامی مرا به کسی سپرد که وظیفه ای را به من بیاموزد کار پیش نمی رفت و مسیرهای نادرست نشان میداد یا بخشی از راه را نشان می داد و بخشی را نه.

چند ماه گذشت و او شگرد کار رابه من نیاموخت تصمیم گرفتم دیگر نزد او نروم بلکه بروم سراغ کتاب های فرنگی و سعی کنم شگرد کار را به جای اموختن از معلم بخیل، از کتاب بخشنده بی حسد بیاموزم تصمیمی به ظاهر ساده، اما در عمل همراه با پیامد های متفاوت. گاه دشوار و در مجموع بسیار موثر و الهام بخش. چند مدتی با کتاب ها ور رفتم و سرانجام شگردها را یافتم و وظیفه ای که به من محول شده بود ، پس از تاخیری نسبتا طولانی از راه خودآموزی به انجام رساندم و حاصل کار را نزد کریم امامی ، مدیر بخش ویرایش ، بردم. انگار با سختی در صندلیش جابجا شد و کار را با اکراهی آمیخته با گونه ای نخوت از من گرفت، و با کراهتی آشکار و پنهان ورق زد. سپس درنگی کرد . برگشت صفحه اول و این بار آرامتر ورق زد.رفت صفحه آخر ، برگشت به وسط ، و با انگشت های دست چپش مدتی روی میز آرام آرام ضرب گرفت. من مصمم و مطمئن به نفس در مبل کاملا فرو رفته بودم و آمادگی داشتم به هر سوال فنی او در آن باره جواب دهم

-این شیوه را فلانی به تو یاد داد

+خیر، گمان نمی کنم این شیوه را اصلا بلد باشد

-پس از کجا یاد گرفتی؟

+از بهترین استاد

-از کی؟

+از کتابها، از کتابهای توی کتابخانه خودمان

-چطوری؟

+روش را گذاشتم کنار هم ، مقایسه کردم، وجوه اشتراک را بیرون کشیدم ، از آنها قاعده مشترک استخراج و قاعده ها را اعمال کردم ، در ضمن جسارت ورزیدم ویکی از دو نوآوری هم کردم ....

 به تجربه آموخته بودم که خودآموزی موثرترین راه تغییر است. »

در پشت جلد کتاب آمده «این کتاب برای کسانی نوشته شده که دغدغه آموزاندن و آموختن دارند.»

این کتاب برای همه مدرسین دانشجویان و همه کسانی که با آموختن سرو کار دارند توصیه می شود.

عبدالحسین آذرنگ «استادان و نااستادانم»، نشر جهان کتاب 


منبع: لیزنا- (معرفی کننده اثر: لیلا قدسی)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۱۰/۱۴
کتابدار ..

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی