کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

با کتاب خوب هم میشه پرواز کرد ................ مهمان ما باشید یک فنجان کتاب

کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

با کتاب خوب هم میشه پرواز کرد ................ مهمان ما باشید یک فنجان کتاب

کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

کتابخانه عمومی شال در سال 76 تاسیس شده و دارای بخش های متنوعی هست، شامل:
منابع کتابی در همه زمینه ها برای بزرگسالان- بخش های نوجوان، کودک، دیداری شنیداری، مرجع، کمک درسی، نشریات، استان شناسی، نوسوادان، تازه‌های کتاب و سالن‌های مطالعه

ساعات خدمات رسانی کتابخانه: 7:30 صبح تا 19 عصر

آدرس: بویین زهرا- شال- بلوار امام خمینی(ره)- روبروی مسجد جامع- کوچه شهید احمد سلیمانی
شماره تلفن: 2544 3441 028
ایمیل: shal.lib@chmail.ir
کانال ایتا: https://eitaa.com/shal_pl
اینستاگرام: ketabkhaneh_shahre_shaall

۵ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۲۷
کتابدار ..

کتاب نخل و نارنج نوشته دکتر وحید یامین پور همزمان با جشن 40 سالگی انقلاب

اسلامی به ثمر نشست و توسط انتشارات جمکران به چاپ رسید. این اثر که

زندگینامه شیخ انصاری از بزرگترین و تاثیر گذارترین فقهای عالم تشیع را با زبان

ادبیات داستانی به تحریر در آورده است با استقبال گسترده و وسیع جوانان روبرو شده است. 

 

بخشی از متن کتاب:

شیخ در آن سال ها،مرجع تقلیدی شصت ساله بود که همچنان در خانه ای استیجاری زندگی می کرد.مرم نجف در تمام این سال ها دیده بودند که او چگونه در فقر محض روزگار گذرانیده و حتی هنگامی که چند هزار تومان از وجوهات مردم در خانه ی او بود،برای ادای قرضش گلیم زیر پای خود را فروخته بود.آن ها که به او اقتدا می کردند،به نان خالی ساختند.

اما فقر همچنان می تازید.بعضی شب هنگام که بازار به تعطیلی می رفت،عبا روی سرشان می کشیدند و از کنار دکان ها برگ کاهو های دور ریخته شده را بر می داشتند و برخی به خوردن قاووت اکتفا می کردند و آن هنگام که گروهی عظیم از طلبه ها فقر را اظهار نکردند،مدرس ها آن چنان در بحث علمی اوج گرفت که به عنوان ضرب المثل در تاریخ علم و فقاهت ماندگار شد.

اهل خانه نیز چه می خواستند و چه نمی خواستند در یک زندگی فقیرانه و ساده شریک بودند.زندگی شیخ برای آن ها که اهل عافیت طلبی و راحتی بودند،هیچ حسادتی را بر نمی انگیخت.او به اقل معاش،آن چنان که حتی یک پول را نتوان پس انداز کرد،روزگار می گذرانید و این شیوه از زندگی را به آن ها که با او بودند،آموخته بود؛به برادرانش،شاگردانش و از همه خوب تر به همسر و فرزندش.

کتاب نخل و نارنج/صفحه 169

 

( 5 دلیل که باید نخل و نارنج را خواند ... در ادامه مطلب )

 

یامین پور در باره اثرش گفته:

من اسم این کار  را زندگی‌نامه داستانی می‌گذارم چون سعی کردم در آن تخیل‌ام را به تاریخ محدود کنم. با این وجود چیزی که در کتاب آمده، عینا تاریخ نیست؛  یعنی عنصر تخیل در فضاسازی و شخصیت‌پردازی‌ها دیده می‌شود.

نوشتن این رمان با سفارش انجام نشد. درباره شخصیت‌های تاثیرگذار تاریخ، کم و بیش کتاب‌هایی نوشته شده و یکی از علائق‌ام این بود که آثار ادبیات داستانی را درباره شخصیت‌های مهم مطالعه کنم؛ مثلا کتاب «مردی در تبعید ابدی» اثر نادر ابراهیمی، کتابی که استاد یثربی با عنوان «قلندر و قلعه» درباره سهرودی نوشته یا آثاری که درباره شیخ بهائی، عطار یا حلاج نوشته‌ شده‌اند.

به نظرم رسید که این شیوه معرفی شخصیت‌ها و گنجاندن بخشی از تاریخ در یک رمان، در حال حاضر موثرترین راه برای بازیابی هویت است. چون جوان‌ترها و نسل جدید؛ هم نیاز دارند تاریخ را بدانند و هم با این شخصیت‌ها آشنا شوند. در صورتی که کمتر هم سراغ کتاب‌های تحلیلی و تاریخی می‌روند.

 یکی از شخصیت‌هایی که در این زمینه برایم جالب بود و هیچ کتابی هم درباره‌اش نوشته نشده بود، شیخ اعظم (شیخ مرتضی انصاری) بود که می‌شود گفت تقریبا برجسته‌ترین چهره حوزه علمی شیعه در چند سده پیش بوده است. دو کتاب مشهور شیخ، مکاتب و رسائل کتاب‌های مهم حوزه علمیه هستند که در همه مدارس تدریس می‌شوند و اگر کسی بخواهد مجتهد شود، باید این دو را حتما خوانده و فرا بگیرد. وجه دیگری هم که من را به نوشتن کتاب مورد نظر تشویق می‌کرد، این است که همشهری شیخ و دزفولی هستم و فضایی را که او در آن رشد کرده، می‌شناسم. به این ترتیب، با تردید کار را شروع کردم و اسنادی درباره زندگی این شخصیت گردآوری کردم. به سراغ کتاب سخت‌خوانی هم رفتم که یکی از نوادگان شیخ درباره زندگی‌اش نوشته است.

 

نوشتن کتاب و بازخوانی‌اش صرفا در یک بازه ۳ ماهه انجام شد. ولی پیش از آن، بخشی از زمانم صرف تحقیق و تفحص شد. چیزی که در نهایت به عنوان فراورده و محصول کار از آب درآمد، با طرح اولیه من تا حدودی تفاوت داشت. ناچار بودم شخصیت‌های مهم تاریخی را هم به کار اضافه کنم. مثلا در ابتدا قرار نبود درباره صاحب جواهر یا سید جمال اسدآبادی چیزی بنویسم اما دیدم بدون حضورشان،‌ بخش‌هایی از زندگی شیخ ناقص می‌ماند.

 

با همین رویکرد، تاریخ جنگ‌های ایران و روس، حضور انگلستان، امپراتوری عثمانی و مطالب دیگر را درباره تاریخ معاصر شیخ انصاری مطالعه کردم. اما اگر بپرسید پروژه نگارش و ویرایش کتاب چقدر طول کشید، می‌گویم که ۳ ماه فشرده و در نهایت کتابی با حجم ۲۳۰ صفحه آماده شد.

سعی من برقراری ارتباط با مخاطب جوانی است که فقه را به‌طور حرفه‌ای نمی‌شناسد اما لازم است که با فضای علمای شیعه و سیاست آشنا شود. تلاش من گرفتن ارتباط از این زاویه و با این نوع مخاطب است.

 

بهشت قلم

رجا نیوز

 

 

اثرگذاری شیخ مرتضی انصاری بر جریان فقه شیعه مشهور است و تلاش مثال‌زدنی و ستودنی او در تربیت شاگردانی که ساختار علمی دین را قوت بخشیدند و شاگردان آن‌ها بعدها دنیا را تکان دادند بر همه مشخص است. شاگردانی که این عالم تربیت کرد، پرچمدار مبارزات سیاسی تاریخ‌سازی در خاورمیانه شدند؛ به‌عنوان نمونه میرزا محمدحسن شیرازی عهده‌دار زعامت دینی شیعیان شد وتوانست در برابر قرارداد استعماری عصر ناصرالدین شاه فتوای مهم تحریم تنباکو را صادر کند و مردم را به مقاومت فرابخواند. 

 

پیروزی میرزای شیرازی توانست راه را بر جنبش‌های بعدی فراهم کند و دیگر شاگردان شیخ انصاری در ربع نخست قرن چهاردهم هجری توانستند نخستین انقلاب ۱۰۰ ساله اخیر را در منطقه خاورمیانه رهبری کنند. مکتب علمی و فقهی او شاگردانی چون امام خمینی (ره) داشت که اولین حکومت دینی در دوران غیبت کبری را بنا کردند. وحید یامین‌پور در اثر پیش رو به سراغ روایت داستانی زندگی و زمانه شیخ اعظم،‌ شیخ مرتضی انصاری رفته است.

رجا نیوز

5 دلیل که باید نخل و نارنج را خواند cool در ادامه ...به نقل از کانال پاتوق معرفی کتاب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۰۰
کتابدار ..

 پنج کتاب‌ «برادر من تویی» نوشته داوود امیریان از انتشارات کتابستان معرفت، «به نام یونس» نوشته علی آرمین از انتشارات شهرستان ادب، «پری‌دخت» نوشته حامد عسگری از انتشارات قبسات، «حدیث­ پیمانه» (پژوهشی در انقلاب اسلامی) نوشته حمید پارسانیا از دفتر نشر معارف و «مهربان‌ترین پیامبر» نوشته غلامرضا حیدری ابهری از انتشارات محراب قلم، برای طرح کتاب‌خوان ویژه فروردین ماه ۱۳۹۸ از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور معرفی شد.

 

معرفی کامل کتاب ها در ادامه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۰۱
کتابدار ..

اگر کتاب شیرین و طنزآمیز «آبنبات هلدار» و جلد بعدی آن یعنی «آبنبات پسته ای» را خوانده اید، حالا وقتش رسیده که شیرینی طعم «آبنبات دارچینی» را هم بچشید!

کتاب «آبنبات دارچینی» جلد سوم کتاب «آبنبات هلدار» محسوب می شود. ماجراهای کتاب آبنبات دارچینی بین سال های 72 تا 74 می گذرد و در این کتاب، محسن درگیر ماجراهای پیش بینی نشده ای می شود که ناخواسته بر روی زندگی خود و اطرافیانش تاثیر می گذارد و همین امر موقعیت های طنزآمیزی ایجاد می کند. فقط همین را بگوییم یکی از شخصیت های محوری این کتاب، پدر دریا است!

مهرداد صدقی ، نویسنده طنزپرداز بجنوردی درباره این کتاب گفته:

« کتاب آبنبات دارچینی و قسمت‌های پیشین آن را صرفاً برای خنداندن مخاطب ننوشته‌ام؛

بلکه نخست این مسئله در ذهنم شکل گرفته که اثرم، شاخصه‌های داستانی را داشته باشد و خواننده با داستان همراه شود.

مرحله بعدی این بوده که به سمت لودگی نرود و طنز باشد و البته به خنداندن مخاطب هم فکر کرده‌ام.

هیچ‌گاه مخاطب خود را دست‌کم نگرفته‌ام.

مخاطب تیزهوش است و اگر در چند صفحه نخست از کتاب لذت نبرد، آن را کنار می‌گذارد.

قصد نداشتم کتابی کمک آموزشی یا طنز بنویسم، بلکه همه موضوعات در خلال داستان شکل می‌گیرد.

سعی می‌کردم فضای داستانی طوری باشد که مخاطب از تصور خود در آن فضا لذت ببرد. »

این کتاب در طول یک هفته به چاپ سوم رسید.

بخشی از کتاب:

«کمی جلوتر، چشمم افتاد به مردی که یک ترازو روی زمین گذاشته بود‏. فکرِ کار کردن با ترازو هم بد نبود. دست‏کم از همین آقاجان، که هر روز خودش را وزن می‏کرد، کلی پول درمی‏آوردم. زن‏دایی هم گزینة خوبی بود. فقط حیف که ممکن بود در آخرین ماه‏های بارداری‏اش فنرها و عقربه‏های ترازویم را از جا درآورد. حدس زدم آقاجان به خاطر همین ترازو است که هر روز وزنش را به بقیه اعلام می‏کند. محض کنجکاوی رفتم روی ترازو. به صاحب ترازو گفتم: «پدرِ من هر روز می‏آد اینجا خودشِ وزن مُکنه. مشتری ثابت شمایه.»

ـ تو پسرِ علی ‏آقایی؟

ـ بله.

ـ هیچ مِدانی پدرت پدرِ منِ درآورده؟

ـ برای چی؟ برای شما که بهتره. بیشتر کاسبی مُکنین که!

صاحب ترازو لبخند تلخی زد و گفت: «ها ... ولی خا دستم خالی بود؛ پدرت چند کلیو برنج به من نسیه داد. گفت به جاش می‏آد خودشِ وزن مُکنه. اولش خیلی دعاش کردم. هنوزم خیلی دعاش مُکنم. ولی، خا رد مشه، مره روی ترازو. برمگرده، مره روی ترازو. از این بشکة آبِ جلوی مسجد آب مخوره، می‏ره روی ترازو. مخواد بره مسجد، مره روی ترازو. از مسجد برمگرده، مره روی ترازو. هی مخواد ببینه وزنش چقدر کم و زیاد مشه ... خا این چی وضعیته خا؟»

آبنبات دارچینی

وشته مهرداد صدقی

 انتشارات سوره مهر

396 صفحه

 

پاتوق معرفی  کتاب

پایگاه خبری شیرین طنز

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۱۱:۴۱
کتابدار ..

 

 

 

سین سلام سفره تحویل سال نو

روزی ظهور می کنی و می رسد بهار

 

سال نو مبارک

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۵۹
کتابدار ..