آفتاب در حجاب
سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۷، ۰۸:۴۶ ق.ظ
آفتاب در حجاب
به قلم سید محمدی شجاعی
نشر کتاب نیستان
240 صفحه
آفتاب در حجاب روایتی است از زندگی حضرت زینب. از کودکی تا عاشورا تا اسارت و تا وفات. اثری که ماندگاریاش از حال پیداست. رمانی که به پشتوانه تحقیقات دقیق و عالمانه تاریخی و روایی، به همه زوایای پنهان و آشکار زندگی و رفتار و درونیات حضرت زینب پرداخته است. شجاعی زبان روایتش را توی مخاطب انتخاب کرده، راوی دانای کلی است نامحدود که در تمام روایت حضرت زینب را مخاطب قرار داده و روایتش را پیش میبرد. فرمی که در ادبیات داستانی ایران نمونهاش کمتر دیده شده. داستان از کابوس حضرت زینب در کودکی آغاز میشود: چشمهای اشکآلودت را به پیامبر دوختی، لب برچیدی و گفتی:«خواب دیدم، خواب پریشان دیدم. دیدم که طوفان به پا شده است، طوفانی که دنیا را تیره و تار کرده است. طوفانی که مرا و همه چیز را به این سو و آن سو پرت میکند، طوفانی که چشم به بنیان هستی دارد. ناگهان در آن وانفسا چشم من به درختی کهنسال افتاد و دلم به سویش پرکشید…» داستان از این کابوس که گواه رحلت پیامبر است و شهادت مادر و پدر و… آغاز میشود و در انتهای کتاب باز به همین خواب پریشان میرسیم: «تعبیر شد خواب کودکیهای من پیامبر! و من اکنون با یک دنیا مصیبت و غربت تنها ماندهام…»
سیدمهدی شجاعی در کتاب «آفتاب در حجاب»، زندگی و وقایع متفاوت خانوداگی و اجتماعی زندگی حضرت زینب سلامالله علیها را همراه با نقش و حضور او در واقعه کربلا در قالب داستان و با زبانی شاعرانه و توصیفی بیان کرده است.
«آفتاب در حجاب» از ماندگارترین آثار ادبیات مذهبی است، واگویه ای تاریخی که تاریخ صرف نیست، عاشورایی است از نگاه حضرت زینب (س)، کربلایی است برای حضرت زینب (س)، پیوند حماسه و عاطفه و ادب و عشق. بی شک هیچ کسی نتوانسته و نخواهد توانست منشور کربلا را با وجوه بی نهایت آن، به تمام و کمال در قالب هنر به تصویر بکشد. با این همه، «آفتاب در حجاب» گامی است کوچک در به تماشا نشستن غم های کربلا از نگاه قلة صبر و استقامت، حضرت زینب (س). در این زمانه که حماسه کربلا به انواع تحریف ها آلوده شده است ، این اثر می تواند با روایتی ناب از این واقعه، دریچه جدیدی به روی عاشقان اباعبدالله (ع) و خواهر گرامی اش حضرت زینب کبری (س) بگشاید.
۹۷/۰۱/۱۴