آتش به اختیار
اثر محمدرضا بایرامی
انتشارات نیستان
266 صفحه
محمدرضا بایرامی درباره این کتاب گفته است: «نگارش رمان «آتش به اختیار» را سال 68 و بعد از پایان جنگ شروع کردم و بخشهایی از آن همان سال 68 نوشته شد. این رمان بعد از آتشبس نوشته شده است؛ زمانی که من سرباز بودم و به پشت جبهه بازگشتم. بخشهایی از آن توی همان سالها در نشریات منتشر شد، بعد نگارشش متوقف شد. در سالهای اخیر، روی نگارش آن کار کردم تا چاپ شود. در واقع، آنچه را که نوشته بودم، بازنویسی کردم و بقیه را ادامه دادم.»
بایرامی نخستینبار «آتش به اختیار» را سال 90 منتشر کرد، آتش به اختیار» روایت عدهای سرباز است که بعد از یک عملیات سنگین راه خود را گم کردهاند و در پی نجات خود و پیدا کردن راه هستند، اما هرگز راهی پیدا نمیشود. تشنگی یکی یکی آنها را از پا میاندازد و خط محاصره دشمن ـ عراق ـ آنها را تهدید میکند. داستان از ذهن سربازی روایت میشود که نویسندهای است ناکام و یک وقتی خیلی دوست داشته است که خاطرات با شکوه و قدیمی اجدادش را بنویسد، شکوهی که دیگر هیچ نشانی در آن باقی نمانده است. در همآمیختگی گذشته و حال و عدم رعایت زمان خطی و نگاه کاملاً متفاوت به پدیدهای به نام جنگ تحمیلی، از ویژگیهای این اثر است.
ماجراهای «آتش به اختیار» در روزهای پایانی جنگ و دشتهای گرم جنوب کشور رخ دادهاند. در واقع این اثر، در برگیرنده بخشی دیگر از صحنههای خاطرات بایرامی است که قسمتی از آنها را در کتاب «هفت روز آخر» نوشته است.
تمدن بدلی bornos.blog.ir