قاصدک کربلا
ای شام! ای پیچیده در حرارت عصیان! محکمتر بزن این تازیانههای پی در پی را که فردا از جای تازیانهها، هزاران بهار جوانه خواهد زد. خرابههایت، آرامگاه ملایکیست که بر دیوارههای ویرانِ شرم سر میکوبند
میروی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامیگذاری. اندوهت را بر صورت خرابه میپاشی و میگذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی.
هان ای دختر خورشید! تو خرابهنشین نیستی. اینک عرش را به پاس قدوم تو مفروش کردهاند. پای بگذار! بالِ تمامِ ملایک برای گام گذاشتنت در خویش نمیگنجند.
دستهایت کوچک بودند برای به آغوش کشیدن صبر و سختی. اما تو چقدر سربلند بیرون آمدی از دردها و دلتنگیها! صبر را از چه کسی به ارث برده بودی، نمیدانم! اما ایمان، همپای تو بزرگ شده بود.
سالروز شهادت دردانه امام حسین علیهالسلام، خانم حضرت رقیه سلاماللهعلیها تسلیت باد
معرفی چند کتاب تازه منتشر شده در خصوص زندگانی و کرامات حضرت رقیه سلاماللهعلیها در ادامه
1. اسیر کوچک
«کاروان اسیران کربلا به سوی شام می رود...
در تیرگی شب، نگهبان کاروان، یکی از شترها را بی سوار می یابد... آیا سوار، که دختر کوچکی بود، گریخته است؟ فرمانده نگهبان، خشمگین و بی قرار، به سوی تاریکی های دشت می تازد...» انتشارات مدرسه با چاپ کتاب «اسیر کوچک» که محوریت اصلیش موضوع کودکان عاشورایی است، به دنبال انجام یکی از وظایف اصلی خود که ارائه محصولاتی ویژه کودکان است، رفته است. این کتاب در رابطه با دختر سه ساله امام حسین، حضرت رقیه (س) می باشد که توانسته سختیهای سفر و صبوری این بانوی کوچک را بسیار ساده و روان در قالب سروده از زبان و کلام ایشان بیان میکند.
این کتاب را خانم مریم صباغ زاده به رشته تحریر در آورده است و سرودههای آن نیز با همت افشین علا سروده شده است.
2. بزرگترین دختر عالم
سیدمهدی شجاعی از آن دسته نویسندههایی که تا به حال برای اهل بیت کتابهای بسیاری را نگاشته است و تقریبا می توان گفت که برای اکثر شهدای کربلا کتابی را به رشته تحریر در آورده است؛ «از دیار حبیب»، «پدر، عشق و پسر» و «سقای آب و ادب» تنها بخشی از این کتابهاست و حالا هم به سراغ یکی دیگر از قهرمانان این حماسه بزرگ آمده است و قصهی «بزرگترین دختر عالم» را برای مخاطبانش روایت کرده است.
«بزرگترین دختر عالم» داستان حضرت رقیه(س) که در آن نویسنده با روایت ادبی و نگاهی نو به قصهی قهرمانیهای دختر کوچک امامحسین(ع) پرداخته است. این کتاب 32 صفحهای که انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را منتشر کرده است، روایتی داستانگونه از ماجرای دختر کوچک امام حسین(ع) در روز عاشوراست و «شجاعی» در این داستان، با نثر ادبی این مصیبت را روایت میکند.
3. خورشید خرابه شام
یکی دیگر از کتابهایی که به سراغ یک تحقیق جامع و کامل درباره زندگی، مصایب، مکارم، معجزات و کرامات حضرت رقیه (س) رفته است، کتاب «خورشید خرابه شام» است که در آن هم اطلاعات گوناگونی در رابطه با با بخش های مختلف زندگی حضرت رقیه(س) را در اختیار مخاطبان خود قرار داده و هم در رابطه با کرامات و معجزات ایشان نمونههای مناسب و خوبی را مطرح کرده است. علاوه بر این در بخش دوم این کتاب گزیدهای از اشعار و مراثی شاعران در رثای حضرت رقیه (س) گردآوری شده است.
این کتاب با قلم آقای «على موحد ابطحى» نگاشته شده و انتشارات «حبل المتین» به زیر چاپ فرستادن آن را بر عهده گرفته است.
4. دختر خورشید
بعید است که کودکی در سرزمین ما باشد که از همان دوران کودکی با عزاداری اباعبدالله و مراسمهایی که برای ایشان در ماه محرم و دیگر ماههای سال برگزار می شود، آشنا نباشد. اما توجه به نوع نگاه کودکان به این مراسمات و آیین مذهبی، خود می تواند به عنوان سوژهای ناب برای نگارش رمانی جذاب برای گروه سنی کودک و نوجوان باشد.
«دختر خورشید»؛ راوی سرگذشت دختر امام حسین علیه السلام؛ حضرت رقیه (س) و رنج ها و شهادت اوست که از ذهن و زبان پسرکی که شاهد عزاداری برای سالار شهیدان و یاران با وفایش در ایام محرم و عاشوراست؛ به صورت داستانی بیان می شود.
«جواد نعیمی» نویسنده این کتاب، داستان خود را اینگونه آغاز کرده است: «شب چادر سیاه خود را بر سر تا سر شهر شام گسترده بود و گویی شب بلند نیمه محرم سال شصت و یک هجری میلی برای رسیدن به فردا نداشت... رقیه دختر سه ساله حسینبنعلی است. او مدام سراغ برادرانش اکبر و اصغر، عمویش عباس و پدرش را میگیرد... من خود او را دیدهام. کودک بسیار با عاطفهای است و دلبستگی عجیبی به پدرش دارد و لحظهای از یاد او غافل نمیشود.»
5. یاران کوچک حسین (ع)
عاشورا حماسه و حادثهای است که قهرمانان بسیاری را به تاریخ معرفی کرده است. قهرمانی که شاید سن و سال چندانی نداشتند ولی هرکدام سرمنشا درسهای بزرگی برای مردم اعصار مختلف بوده و هستند.
معرفی این قهرمانان کوچک به عنوان محور اصلی کتاب «یاران کوچک حسین (ع)» انتخاب شده است و در کنار معرفی کودکان و نوجوانان از فرزندان امام حسین (ع)، کودکان و نوجوانان از فرزندان امام حسن (ع)، کودکی خردسال از امام سجاد (ع)، کودکان و نوجوانان از فرزندان حضرت زینب (ع)، کودکان و نوجوانان مسلم بن عقیل، کودکان فرزندان اصحاب امام حسین (ع) به ذکر برخی از کرامات آنها نیز پرداخته است تا این قهرمانان حقیقی را هم از دریچه تاریخ مورد بررسی قرار دهد و هم با نگاهی به روایات و کرامات مربوط به این بزرگواران جایگاه حقیقی آنها را بیش از پیش برای مخاطبان خود نمایش دهند. «احمد موسوى وادقانى» این کتاب را با همت انتشارات «قدیانى» به زیر چاپ فرستاده است.
6. من عمه هستم، تو بابا
شهدای کربلا از بزرگ تا کوچ همگی نشانهای از مظلومیت سیدالشهدا(ع) هستند اما به گواه تاریخ دو تن از این شهدا بیشتر از بقیه نماد مظلومیت امام حسین(ع) در حوادث روز عاشورا و بعد از آن هستند، یکی طفل شش ماهه ایشان که در اوج مظلومیت با لبهایی تشنه به شهادت رسید و دیگری حضرت رقیه(س) که در کنار سر پدرش در خرابههای شام، به شهادت رسید.
محسن ربابی در کتاب «من عمه هستم، تو بابا» به درددلهای میان حضرت رقیه(س) با برادر تازه متولد شدهاش، حضرت علیاصغر(ع) پرداخته است.
نویسنده در این اثر به خوبی توانسته با الهام از عشق و علاقهای که میان امام حسین (ع) و حضرت زینب (س) وجود دارد، رابطه این دو کودک را بهم تشبیه کند. همین ایده باعث شده که بتواند در قالب داستانی روان و پرکشش به شرح ارتباط کوتاه مدت رقیه(س) با برادر کوچکترش علیاصغر(ع)، از زمان تولدش تا به شهادت رسیدن علیاصغر(ع) در روز عاشورا و سپس شرح حوادث به وقوع پیوسته برای اسرای کربلا بپردازد.
7. قاصدک کربلا : حضرت رقیه علیها السلام قاصدکی در دشت کربلا
پرداختن به زندگی شهدای کوچکی که در حماسه عاشورا حضور داشتند، محوریت کتاب «قهرمانان کوچک کربلا» است. کتابی که با نثری ادبى ـ داستانى به سراغ توصیف و معرفی قهرمان کوچک اما در عین حال مهم و پر اثر قیام عاشورا رفته است.
بدون شک یکی از مهمترین این قهرمانان حضرت رقیه(س) است که در کتاب «قاصدک کربلا» به شرح ماجراهای مربوط به ایشان پرداخته شده است. قاصدکی که از زاویه دید سوم شخص به سراغ احساسات وجود دختری کوچک رفته است که همراه با هر نسیم که در واقع هر کدام به منزله یکی از فصول کتاب هستند، مخاطب خود را در سیر داستان از به درک واصل شدن معاویه تا به شهادت رسیدن قهرمان اصلی داستان یعنی حضرت رقیه(س) همراهی می کند و داستان خود را روایت میکند.
یکی از بارزترین ویژگیهای این کتاب خلق تصاویری ملموس از حادثهای عظیم توسط نویسنده برای مخاطب نوجوان کتاب است که به جرات می توان آن را یکی از بینظیرترین نمونههای این عرصه دانست.
در بخشی از ای کتاب میخوانیم:
دخترک گفت: «ما به سفر رفتیم، به کربلا، آدم های زیادی با اسب و شمشیر در آن بیابان جلو ما را گرفتند. ما در صحرا خیمه زدیم یک خیمه کوچک داشتیم در آن من بودم و علی اصغر و رباب و سکینه.»
دنیای کودکانه رقیه(سلامالله علیها) آرزوی شاهزادگی را داشت. رقیه (سلامالله علیها) در خرابههای شام وقتی سر بریده پدر را دید کمی با آن سخن گفت. به او گفت: «پدر مگر نگفتی برای من قصری زیبا در شام می سازی قصری بزرگتر از عالم…»
8. ستاره درخشان شام