نیمه دیگرم
یک کتاب فوقالعاده کامل و خوب، درمورد ازدواج
بارها دیدهایم آقا پسر یا دختر خانمی، از والدین، معلمها و مشاورانشان، درمورد ازدواج سوال میکنند؛ با اینکه آنها هم دلسوزانه پاسخ میدهند. اما خیلی از این پاسخهای پراکنده (بر فرض درست بودن همهی پاسخها.) بیشتر باعث سردرگمی جوانان میشود.
راهکار چیست؟
✔️راهکار، خواندن این کتاب توسط تک تک جوانان ، مادران و پدران، اساتید و مشاوران است.
😨 اصلاً چرا این کتاب؟
✔️چون اولاً این کتاب، توسط یک عالم ایرانی و مسلمان نوشته شده است؛ (یعنی آشنایی کامل نویسنده با انواع رسم و رسوم ایرانی_اسلامیِ خوانندگان!) مسلماً استفاده از کتب دیگر کشورها حداقل در این زمینه کاربردی نخواهد بود! چون نه رسم و رسوم ما را پاسخگو هستند، نه دینمان را..
✔️دوم، بهعلت بخش اول این کتاب.
بخش اول: هفت نکتهی کلیدی در انتخاب همسر.
البته عبارت «نکتهی طلایی» از عبارت «نکتهی کلیدی» شاید بهتر باشد. چون این بخش است که در همان ابتدای کتاب به تمام آشفتگیها و پراکندگیهای ذهن ما پاسخ میدهد و باعث میشود خواننده چنان سرعتی در خواندن کتاب بگیرد که نفهمد چطور جلد اول به این زودی تمام شد.
این بخش به نکاتی چون: معیارها، احساسات، عقل، تحقیق، سوالات ونحوهی پرسیدن آنها از فرد مورد نظر، مشاوره، توسل و... در یک نظم خاص و آرامشبخش میپردازد.
✔️سومین علت پیشنهاد این کتاب: مثالهای واضح و بدون سانسور برای هر قسمت.
و فهماندن مطالب بخش دوم کتاب، با استفاده از قالبِ پرسش و پاسخهای واقعی خود مردم از نویسنده.
همچنین این کتاب با ارائهی راهکارهایش، کمک زیادی به والدین در ایجاد یک زندگی سالم روانی، برای مصونیت فرزندانشان در مقابله با روابط نامشروع، میکند.
این کتاب از کسالت آور بودن اکثر کتب تربیتی و تئوریک بودن آن ها به دور است، زیرا در هر بخش پس از بیان موضوع و توضیح آن، داستان واره ای جهت ملموس کردن آن موضوع قرار دارد که موجب جذابیت کتاب شده است.
در ضمن تصاویری هم به کتاب افزوده شده که به رساتر شدن مطالب کتاب کمک می کند.
نیمه دیگرم
به قلم محسن عباسی ولدی
انتشارات آیین فطرت
179 صفحه
saap.ir/@ketab_khani
بخش هایی از کتاب در ادامه
تا از تُنگ تَنگ منیت در نیایی؛
به دریای احدیت راه نیابی.
آنچه انسان را قرار می برد، "منیت" هایی است که پیکر بندگی می درد،
ازدواج، نقطه پایان "من" است و آغاز "او".
از همین رو آن را مایه آرامش خوانده اند.
پس ازدواج، وقتی به آرامشت برساند،
که تو را از منت برهاند.
تا من هستی و تنها به فکر خویش، بی قراری و دل پریش،
«او» که برایت همسری از جنس خودت آفرید،
وجود طوفان زده ات را در ساحل «ما» شدن آفرید.
لیک این آرامش پابان راه نیست.
"ما" نقطه پرواز "تو" برای رسیدن به "او" است.
مقصد، تنها یک خانه است؛ خانه دوست.