کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

با کتاب خوب هم میشه پرواز کرد ................ مهمان ما باشید یک فنجان کتاب

کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

با کتاب خوب هم میشه پرواز کرد ................ مهمان ما باشید یک فنجان کتاب

کتابخانه عمومی شیخ عاملی شال

کتابخانه عمومی شال در سال 76 تاسیس شده و دارای بخش های متنوعی هست، شامل:
منابع کتابی در همه زمینه ها برای بزرگسالان- بخش های نوجوان، کودک، دیداری شنیداری، مرجع، کمک درسی، نشریات، استان شناسی، نوسوادان، تازه‌های کتاب و سالن‌های مطالعه

ساعات خدمات رسانی کتابخانه: 7:30 صبح تا 19 عصر

آدرس: بویین زهرا- شال- بلوار امام خمینی(ره)- روبروی مسجد جامع- کوچه شهید احمد سلیمانی
شماره تلفن: 2544 3441 028
ایمیل: shal.lib@chmail.ir
کانال ایتا: https://eitaa.com/shal_pl
اینستاگرام: ketabkhaneh_shahre_shaall

بر مدار آفتاب و شکوه رضوان همزمان با دهه مبارک کرامت با مشارکت اعتاب مقدسه مشهد، قم و شیراز برگزار می شود.

مهلت شرکت در مسابقه: 15 مرداد

 

روش‌های شرکت در مسابقه


1. ارسال پاسخ به سامانۀ پیامکی: برای شرکت در مسابقۀ هرکدام از کتاب‌ها کافی است به‌ترتیب نام مسابقه و شمارۀ گزینه‌های صحیح پرسش‌ها را به‌صورت عددی دورقمی از چپ به راست، همراه با نام و نام خانوادگی خود، به سامانۀ پیامکی 3000802222 ارسال کنید؛ مانند نمونه‌های زیر:


بر مدار آفتاب ۱۳ احسان رضوی
دُرّ عصمت ۱۱ احسان رضوی
مثل امام‌رضا(علیه‌السلام) باش ۲۲ احسان رضوی
یک قمقمه دریا ۲۲ احسان رضوی


2. ضبط برشی از کتاب با صدای خودتان یا درست کردن پادکست از متن کتاب ها: صوت  با کیفیت مناسب و زمان حداکثر 100 ثانیه در فرمت mp3

 

3. دریافت منابع و شرکت در مسابقات با مراجعه به لینک های زیر:

 

 

بر مدار آفتاب (ویژه عموم)

دُرّ عصمت (ویژه عموم)

مثل امام رضا (ع) باش (ویژه کودکان 7 تا 11 سال)

یک قمقمه دریا (ویژه نوجوانان 12 تا 16 سال)

از چشمه تا دریا

امام رضا علیه السلام پیشوای هشتم

امام رضا علیه‌ السلام و زندگی

آقای خورشید مهربان و ابرک و دختر دانا

باران فضیلت

بانوی کرامت

چشمه ی معارف رضوی

عهد ماندگار

غریب پیروز

 

سامانه اشتراک محتوای حرم مطهر رضوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۸ ، ۰۸:۰۰
کتابدار ..

 

مستی نه از پیاله نه از خُم شروع شد

از جاده سه شنبه شب قم شروع شد

آیینه خیره شد به من و من به آینه

آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد

 

خورشید، ذره بین به تماشای من گرفت

آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد

وقتی نسیم آه من از شیشه ها گذشت

بی تابی مزارع گندم شروع شد

 

موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک

دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

از فال دست خود چه بگویم که ماجرا

از ربنای رکعت دوم شروع شد

 

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار

تا گفتم السلام علیکم، شروع شد

 

فاضل نظری

 

از کتاب " از ابتدا نور"(معرفی و گزیده شعر ولایی شاعران جوان جلد3) "

به کوشش جواد محمدزمانی

سید حمیدرضا برقعی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۸ ، ۰۹:۵۷
کتابدار ..

دعبل میگوید: خدمت امام رضا (علیه السلام) رفتم. حضرت به من هدیه ای دادند، گرفتم و تشکر کردم.
امام (علیه السلام) فرمودند: «چرا شکر خدا نکردی؟!»


شرمنده شدم و نزد امام جواد (علیه السلام) رفتم. ایشان هم هدیه ای به من دادند. گرفتم و گفتم: «الحمدلله!» امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «حالا مؤدب شدی!» *

 

 

دعبل خزاعی، شاعر نامدار اهل بیت(ع) است که در زمان امام موسی کاظم و امام رضا (علیهم السلام) می زیسته.

کتاب تحسین برانگیز "دعبل و زلفا" اثر مظفر سالاری، به روایت بخشی از زندگی این شاعر می پردازد.  پست معرفی این کتاب زیبا در اینجا 

 

 

 

* سامانه اشتراک محتوای حرم مطهر رضوی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۹۸ ، ۱۷:۲۱
کتابدار ..

نخستین رمان نوشته شده درمورد ابوذر غفاری، صحابه بزرگوار پیامبر (ص). 

 

این کتاب، دومین جلد از چهارگانه‌ی نصرالله قادری است که برای چهار صحابه پیامبر (ص)، یعنی سلمان، ابوذر، بلال و مقداد، نوشته شده است.

 

 


مهم‌ترین مسئله در درخشندگی این اثر، قلم بسیار زیبا و هنرمند نویسنده است، که مخاطب را با کلمات بازی می‌دهد و در عین حال چنان روان و ساده نوشته شده، که از خواننده توان زمین گذاشتن کتاب را می‌گیرد.
همچنین، عدم به کار بردن کلمات ناآشنا، روایت عاشقانه‌ی داستان، تلفیق زمان‌ها و مکان‌ها و روایت داستان از زبانِ شخصی که خود، یک قدمی مرگ است به جذابیت داستان افزوده است. 


آقای قادری، اذعان داشته‌اند که برای نوشتن این رمان، بیش از ۳۰۰ اثر را  مطالعه کرده‌اند. جالب است که این ادعا را می‌توان در تمام جملات کتاب حس کرد، هرچند که منبعی در پاورقی کتاب ذکر نشده باشد! متن کتاب چنان محکم و با اعتماد به نفس نوشته شده است که کمتر اثرِ تاریخی_مذهبی‌ای از این ویژگی مهم برخوردار است. 

 

داستانِ ابوذر، از زبان مردی بیان می‌شود که جسمش پای چوبه دار است و گردنش در طناب دار... او که در زمان امام رضا (ع) زندگی می‌کند به جرم نوشتن حقایق درمورد شیعیان، به مرگ محکوم است. او داستانی درمورد جندب بن جناده نوشته است، که پسرش برای ما می‌خواند. 

 

این داستان از زمان تولد ابوذر شروع می‌شود و تا پایان زندگی او ادامه دارد. 
نویسنده، شما را در مقابل داستان مردی قرار می‌دهد، که یکی از ارکان اربعه است. کسی که به گفته‌ی پیامبر (ص)، راستگوتر از او در زمین نبوده؛ کسی که جز حقیقت به زبان نیاورده، و در نهایت بخاطر این ویژگی‌ها توسط بدخواهان زمان، به شدت مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

از آن‌جا که ابوذر، بعد از شهادت پیامبر (ص) همواره در رکاب مولا علی (ع) بوده است، زندگی‌نامه‌ی او مانند گزارشی از زندگی اهل بیت (ع) است. به گونه‌ای که پیامبر او را از اهل بیت خوانده است.


همچنین این کتاب، خواننده را با شخصیت‌ها و حوادث مهم آن روزگار مانند غزه‌ی ذی‌قرد، غزه‌ی فاضحه در تبوک و فتح مکه و... آشنا می‌کند. و به بسیاری از ابهامات، درمورد زندگی ابوذر، پاسخی مناسب می‌دهد. 

🎥 امید است که هر چه زودتر فیلمی پرمحتوا، برگرفته از این اثر ارزشمند ساخته شود و در اختیار مردم عزیز #ایران و شیعیان جهان قرار گیرد. 

 

تنهاترین عاشق… اما از منظر نثر و نگارش نیز اثری در خور اعتنا به شمار می‌رود. نوعی شور حماسی کنترل شده در نثر و بیان قادری در این اثر قابل ردگیری است که در یک نگاه کلی به اثر هویتی فرا ادبی داده است. قادری در این رمان نه مخاطبش را میزبان نثرهای متکلف و عوام­فریبانه مرسوم برای بیان قصه‌های تاریخی کرده است و نه آنها را با نثرهای سنگین و پرطمطراق حماسی روبرو می‌کند. نثر قادری در این کتاب به طور مشخص نثری شناسنامه­دار و تولید شده بر مبنای شخصیت و شیوه زندگی و تفکر ابوذر است. نثری که اندیشه و تفکر ساده­زیستی و صحرانشینی ابوذر را در کنار تندی و تیزی بیان با کفار و نرمی و معاشقه با محبوبش را توأمان با هم  داراست.

در کنار تمامی این موضوعات نثر قادری در این رمان نثری مخاطب­ پرور به شمار می‌رود. نثری که برای ارتباط گرفتن با مخاطب برای خود اصول و اسلوبی مشخص و معین دارد؛ نثری است که مخاطب در مواجهه با آن حس می­کند علاقه به کشف زوایای آن دارد و به عبارت ساده­تر خود را در مقابل موجودی تازه خلق شده و آماده کشف می‌بیند.

از نصرالله قادری پیش از این رمان «ناله‌های عاشق» با موضوع زندگی سلمان فارسی با همین تم منتشر شده و وی در حال حاضر نیز مشغول تألیف رمان دیگری با موضوع زندگی بلال حبشی است.

تنهاترین عاشق، عاشق ترین تنها

نصرالله قادری

انتشارات کتاب نیستان

512 صفحه

 

 saap.ir/@ketab_khani

نیستان

 

 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۸ ، ۱۴:۵۱
کتابدار ..

نام کتاب (حّ)، برگرفته از حروف اول نام دو زن، یعنی: حکیمه خاتون عمه‌ی امام حسن عسکری (ع) و حُدَیثه، مادر امام حسن عسکری می‌باشد.

 

 

رمان «حاء مشدّد» با موضوع زندگانی حکیمه خاتون (س) و حدیثه خاتون (س) به قلم عترت اسماعیلی به نگارش درآمده. داستانی که از روزهای پرالتهاب بعد از شهادت امام حسن عسکری و آغاز امامت امام زمان (عج)؛ روایت خود را شروع می کند و داستانش را با ماجرای تلاش خلیفه وقت برای یافتن امام عصر و به شهادت رساندن ایشان ادامه می دهد.

 

 

«حاء مشدّد» داستانی است که از چند منظر برای مخاطب خود حرف های تازه ای دارد. از جمله اینکه این داستان روایتی از زندگی و زمانه دو امامی را طرح می کند که در میان مردم آنطور که باید و شاید درباره زندگی ایشان شناخت حاصل نشده است. این به معنای آن است که اسماعیلی زاویه دید خود را در این داستان هوشمندانه انتخاب کرده است و سعی کرده با پردازش داستانی این رویداد، فصلی تازه در بازخوانی از این دوران بازگشایی کند.

 

 

داستان، از زمان شهادت امام حسن عسکری (ع) آغاز می‌شود و تا شروع غیبت صغریِ امام زمان (عج) ادامه دارد.

در این داستان با شخصیت بد ذات جعفر کذاب، عموی امام زمان (عج) آشنا می‌شویم. جعفر که عقده و کینه‌ی فراوان از اهل بیت در سینه دارد، بعد از شهادت امام حسن عسکری (ع)، ادعای امامت می‌کند.


جعفر، بعد از شهادت امام، به‌جای اینکه مرهمی بر زخم‌های خانواده‌ی خود باشد، برای کشتن نرجس خاتون و مهدی (عج)، از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند. 

 

ماجرای داستان این کتاب از زبان چند زن مختلف روایت می‌شود، از این رو هر فصل به نام راویِ آن فصل نام‌گذاری شده است. 


لیلی؛ که بیشترین نقش روایتگری را در داستان برعهده دارد؛ همسر نحریر، زندانبان، جلاد و آدم‌کش داستان است. لیلی که عاشق اهل بیت علیهم السلام است، حتی در خانه و در کنار همسر خود نیز برای نجات جانِ زندانیانی که زیر دست همسرش هستند، مجبور به تقیه است. سخت‌ترین مصیبت‌ها را تحمل می‌کند، و زنی به نام صقیل را که جان نرجس و مهدی را نجات داده بود، نجات می‌دهد و در نهایت در این راه به مقام والای شهادت نائل می‌شود.


حکیمه و بُریهه(دختر جعفر کذاب، که بعدها عروس موسی مبرقع می‌شود)؛ نیز چند فصلی را روایت می‌کنند.

 

حّ (حاء مشدد)

به قلم عترت اسماعیلی

انتشارات کتاب نیستان

144 صفحه

 

 saap.ir/@ketab_khani

پاتوق کتاب فردا

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۲۵
کتابدار ..

چهار کتاب زیر به عنوان کتابهای طرح کتابخوان خرداد ماه برای استفاده علاقه مندان توسط 

نهاد کتابخانه های عمومی کشور معرفی شده اند:

 

«اشغال؛ تصویر سیزدهم» اثر محمدرضا ابوالحسنی / انتشارات روایت فتح،

«حکمرانی حکیمانه» اثر مصطفی دلشاد تهرانی / انتشارات دریا،

«پول، خدا، بچه‌ها» اثر غلامرضا حیدری ابهری / انتشارات جمال

«هزار و سیصد و هجده (۱۳۱۸)» گردآوری علی احمد محرابی / انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی

 

 

معرفی کامل در ادامه

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۸ ، ۱۴:۱۹
کتابدار ..

غسان کنفانی اولین کسی است که «مقاومت» را وارد ادبیات و داستان فلسطین کرده است. کنفانی در یک خانواده از طبقه مرفه جامعه متولد شد, دوازده سالگی اش در سال 1948 همزمان با یکی از حملات اسرائیل به روستای دیر یاسین بود و همین عامل شروع ناراحتی و نفرت او شد.

توجه او به کودکان بخصوص کودکان فلسطین ساکن در اردوگاه های فلسطینی و علاقه اش به تدریس او را به سمت معلمی پیش برد. حضور او در بین کودکان را می توان عامل اثرگذاری در نوشته هایش دانست. یکی از وجوه مشترک داستان های کنفانی حضور و وجود کودک آن هم کودک اثرگذار در داستان هایش است.

 

 

در کتاب «بچه های فلسطین»، هر داستان یک شخصیت کودک دارد، کودکی که قربانی حوادث و رویدادهای سیاسی است اما با وجود این برای به دست آوردن آینده ای روشن در مبارزه ها مشارکت می کند. همانند رمان های دیگر کنفانی، این داستان ها بر جبران وضعیت گذشته وطن گمشده به طور عملی تأکید می کنند و در عین حال با چنان استعدادی نگارش یافته اند که برای تمام جهانیان جذاب است.
 

 فضاسازی ها و ترسیم فضاها در این مجموعه از داستان ها یکی از نقاط مثبت و شاید امتیازهای منحصر به فرد نویسنده باشد، به طوری که در مسیر مطالعه داستان ها احساس هم زاد پنداری با شخصیت ها به وجود می آید و در بخش هایی که از کودکان به طور مستقیم حرف زده می شود و نگاه شان به طور ناخواسته مخاطب این کودکان را با کودکان اطرافش همسان سازی و حتی بررسی می کند.

یکی از ابتکارات کنفانی حرف زدن هایش در بین جریان داستان است.

 داستان های کنفانی از دیدگاه کودکان فلسطینی روایت می شود. کتاب بچه های فلسطین مجموع های از داستانهای کنفانی است. این مجموعه دارای 18 بخش از است که غیر از دو بخش ابتدایی و انتهایی اش همه داستانهای کنفانی ست. در بخش اول زندگینامه «غسان کنفانی» آمده و در بخش دیگر مقدمه‌ای است که مترجم‌ها برای این کتاب نوشته‌اند. 

داستان‌هایی که بر جبران وضعیت گذشته‌ وطن گمشده به طور عملی تأکید می‌کنند 
 

از جمله عناوین داستان های کتاب می توان به «هدیه برای تعطیلات»، «نامه ای از رام الله»، «تفنگ ها در اردوگاه» و «ابوالحسن در کمین یک خودروی انگلیسی است»، اشاره کرد.

 

تفنگ و اردوگاه یکی از داستان های این مجموعه است. محل وقوع این داستان در یکی از اردوگاه های فلسطین است. در این داستان ماجرای ام سعد مادر یکی از فرزندان فلسطین روایت می شود. همسر این مرد، ابوسعد، با افتخار در مورد همسرش می گوید. صحبت های او در مورد همسرش کاملا مفهوم دارد: «او پسرانی به دنیا آورد که می خواهند به فداییان بپیونند، او فرزندان خود را برای قربانی شدن برای فلسطین به دنیا آورده است.» این بخش از داستان در ظاهر بخشی از گفتگوست ولی در واقع نویسنده با کیاست و به طور ملموس و غیر محسوس حرفش را گفته است.

کنفانی در بخشی از داستانهایش به موضوعات مهم و شاید کم توجه شده اشاره می کند. مثل عقایدی که بخش کوچکی از فلسطینیان در مورد میهن پرستی و ضرورت دفاع از میهن نداشتند؛ یا اشاره به کودکانی که کودکی شان با تجاوز اسرائیل گره خورده و از ابتدا با جریان حمله به فلسطین رشد کرده اند و یک نسل خاص هستند.

او در داستانهای (کودک اسلحه ی عمویش را قرض گرفت و به سمت صفد رفت) و در داستان (کودک، پدر و اسلحه به دژ نظامی جدین می روند) این دو جریان را در قالب داستان به خوبی شرح می دهد.

 

بچه های فلسطین

غسان کنفانی

ترجمه فاطمه باغستانی

انتشارات روایت فتح

222 صفحه

 

پاتوق کتاب فردا

defapress (خبرگزاری دفاع مقدس)

میزان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۸ ، ۱۰:۱۸
کتابدار ..

«من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران و روشنفکران آشنا نیستم؟!

خیر من از یک راه طی شده با شما حرف می زنم. من سالهای سال در یکی از دانشکده های هنری درس خوانده ام، به شبهای شعر و گالری های نقاشی رفته ام، موسیقی کلاسیک گوش داده ام.ساعت ها از وقتم را به مباحث بیهوده درباره چیزهایی که نمی دانستم گذرانده ام. من هم سال ها با جلوه فروشی و تظاهر به دانایی زیسته ام. ریش پروفسوری و سبیل نیچه ای گذاشته ام»

 

 

 

عجیب نیست کسی که با ادا و اطوارهای روشنفکری آشناست و چم و خم رفتارهایشان را می شناسد بتواند نقدی جانانه بر آنان داشته باشد. نقدهای شهید آوینی در این کتاب به شدت خواندنی است چرا که هنوز هم با همین مطالب می توان جواب روشنفکرنماها را داد.

در واقع کتاب «حلزون های خانه به دوش» دومین اثر از مجموعه آثار شهید آوینی است که طی سال های 69ـ 1368در ماهنامه سوره منتشر شده است

لحن شهید آوینی در مقالات کتاب حلزون های خانه به دوش کمی متفاوت است و کلمات و عبارات هم پیچدگی برخی کتاب ها را ندارد. همین امر هم موجب شده است تا این کتاب یکی از پر مخاطب ترین آثار این شهید باشد که البته در این امر نباید موضوع کتاب را نیز کم اثر دانست. نویسنده در این کتاب به جنگی تمام عیار با روشنفکران وادی فرهنگ و هنر برخاسته و با مقالات و یا جوابیه هایی که به برخی نوشته های آنها داده این قشر را رسوا کرده است.

کتاب "حلزون های خانه به دوش" دارای مقالات متعددی به قلم شهید سیدمرتضی آوینی است که همه با مضمونی مشترک در جهت روشنگری در فضای جامعه انقلابی و در معارضه با جریان روشنفکری )و به اصطلاح دگراندیش(در حوزه فرهنگ و هنر و مطبوعات به تحریر درآمده است. این جریان که با وابستگی فکری به غرب در جهت مطلوب آنها حرکت می­کند با قلم انتقادی شهید آوینی به چالش کشیده می­شود. مقالات حاضر در سال­های 68 و 69 و در شرایطی که هنوز بطن جامعه درگیر مسائل روشنفکری نشده بود با تیزبینی شهید آوینی و در قالب نقد فضای به ظاهر متمدن و روشنفکری که بر هنر، ذهن و قلم بعضی حاکم بود نوشته شده و نخست در ماهنامه سوره به چاپ رسیده­ اند.

 

کتاب حاضر، مجموعه‌ای از مقالات شهید آوینی است که موضوع اصلی آن‌ها مبارزه و مقابله با افکارِ روشنفکرانِ غرض‌ورز می‌باشد. 


همچنین شهید آوینی در این مجموعه‌ی دوازده‌تایی پاسخ‌هایی محکم و کوبنده به غرب‌زدگان و کمونیسم‌پرستان می‌دهد؛ آن‌هایی که با شروع جنگ، کشور خود را تنها گذاشته و به سرزمین‌های غرب پناه بردند؛ اکنون که جنگ تمام شده، داعیه‌ی انقلاب خواهی سرداده‌اند، امثال شهید آوینی ساکت ننشسته‌اند، و پاسخی درخور به این مزدوران داده‌اند و از خون ‌شهدا دفاع کرده‌اند. 


با مطالعه‌ی این کتاب، می‌توان به اطلاعات زیادی از جمله نحوه‌ی پاسخگویی به مخالفان انقلاب و موافقان غرب، دست یافت.

شهید آوینی در بعضی از فصل‌ها و نقد بعضی رمان‌ها، اسم کسانی را آورده است که مردم به عنوان نمونه باید آن‌ها را به‌یادها بسپارند تا روند زندگیِ رو به سقوط آن‌ها سرمشقی شود برای دیگران، تا بی‌راهه‌ی آنان را دنبال نکنند. از این جمله می‌توان: سلمان رشدی ، تقی مدرسی و... را نام برد. 

 

این کتاب ارزشمند شامل مقالاتی با عناوین: کدام عرفان؟، روشنفکران و معاصر بودن، آفات غرض‌ورزی، وقتی روشنفکران وارث انقلاب می‌شوند…، انقلاب اسلامی و اتوپیای غرب‌زدگان، از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسی پور، ژورنالیسم حرفه‌ای، کانون کدام نویسندگان؟، تجدد یا تحجر؟، حلزون‌های خانه‌به‌دوش و تحلیل آسان است.

 

 

معرفی کامل کتاب در هنر ولایی

 

پایداری (فروشگاه کتاب و محصولات دفاع مقدس)

پاتوق کتاب فردا

saap.ir/@ketab_khani

 

حلزون های خانه به دوش

سید مرتضی آوینی

نشر واحه

168 صفحه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۸ ، ۰۸:۲۲
کتابدار ..

«خیلی ها نمی توانند لفظ «برده» را تحمل کنند.بعضی ها می گویند: «لفظ برده کمی غیر محترمانه است. چون برده به کسانی گفته می شود که خرید و فروش شوند و صاحب دارند و...» باید به این افراد بگوییم که خب ما همین هستیم دیگر! مگر وقتی خدا لفظ «عبد» را در مورد بندگانش به کار می برد ، نمی دانست که این لفظ را مردم در میان خودشان به چه معنایی استعمال می‌کنند؟  
آن زمان مردم وقتی می گفتند: «عبد»، همان «برده» مد نظرشان بود. خدا هم از محاورات بین مردم ، این کلمه را گرفت وگفت:«همه تان عبد من هستید.» آیا اعتراض می کنید که «این خیلی غیرمحترمانه است! ما که بنا نیست این قدر پیش خدا خرد شویم!» پس این سجده ای که به جا می آوریم چیست؟آیا ادا در می آوریم؟» (بخشی از کتاب
👇)

 

 

کتاب «نگاهی به رابطه عبد و مولا» برگرفته از مباحث استاد علیرضا پناهیان با موضوع درک، رشد و آثار رابطه بنده با خداوند است.

این کتاب دارای هفت فصل «درک رابطه عبد با مولا، ثمره معرفت نفس»، «برخی آثار رابطه عبد با مولا»، «رشد رابطه عبد و مولا در گرو (امر و اطاعت)»، «عبدپروری مولا»، «چند راهکار دیگر برای رشد رابطه عبد و مولا»، «شرایط عبودیت در حدیث (عنوان بصری)» و «فهرست ها» است.
کتاب «نگاهی به رابطه عبد و مولا» به برخی سوالات نظیر «کدام معرفت و شناخت نسبت به نفس است که زمینه ساز شناخت خدا می شود؟»، «انسان زمانی که برای اربابش می دود بهتر می دود یا زمانی که برای خودش می دود؟»، «ارتباط با خدا چگونه برقرار می شود؟»، «مهمترین جلوه محبت مولا به عبد چیست؟»، «اولین راه برای اینکه حسّ پرستش در وجود انسان زنده شود چیست؟»، «ابهام چگونه عبد را تربیت می کند؟»، «چرا باید از هفت سالگی بچه ام را به نماز دعوت کنم، در حالی که هنوز خودش نمی تواند بفهمد و انتخاب کند؟»، «رابطه با مولا یعنی چه؟ یک عبد چگونه می تواند با مولای خود رابطه داشته باشد؟»، «اگر عبد با مولا رابطه داشته باشد یعنی چه حسی دارد؟» و«چرا امیرالمؤمنین(ع) این قدر در مناجات خودش از «جهنم» با خدا سخن می گفت؟»، پاسخ داده است.

 

بخشی دیگر از کتاب:

«برای اینکه احساس نیاز به این رابطه را در خودت کشف و بعد جنس این رابطه را لمس کنی، سعی کن تا آنجا که می‌توانی گناه نکنی؛ تعلقات خودت را ببری، کار بد نکنی، نگاه بد نکنی، بدزبانی نکنی، گوشت را کنترل کنی و... . اینها را قطع کن، کمی آرام باش، شلوغ نکن، درگیر نباش، نگران دنیا نباش، حسرت دنیا نخور، به دیگران حسادت نکن. گذشته و آینده را رها کن، به عرض و طول خودت (یعنی اطرافت) کاری نداشته باش. حریصانه برخورد نکن، حرص و جوش نخور، آرام باش و خلاصه در یک کلام آب را گِل نکن تا در زلالی آب، عمق دریای وجود خودت را ببینی که از تو چه می‌خواهد؟

مدّتی معصیت نکن تا کم‌کم نیازش را حس کنی. بعد از اینکه مدتی خودت را کنترل کردی و سراغ گناه نرفتی، کم‌کم نیاز به عبودیت و پرستش مولا در قلبت جوانه می‌زند. قدم اول ترک محرمات است، به همین دلیل امیرالمؤمنین (ع) فرموده‌اند: «اجْتِنَابُ السَّیئَاتِ أَوْلَی مِنِ اکتِسَابِ الْحَسَنَات؛ دوری از گناهان مهم‌تر از انجام حسنات و خوبی‌هاست.‌»

 

نگاهی به رابطه عبد و مولا

علیرضا پناهیان

انتشارات بیان معنوی

264 صفحه

 

saap.ir/@ketab_khani

پاتوق کتاب فردا

طاقچه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۸ ، ۰۷:۴۴
کتابدار ..

گویند علی می زده صد وصله به کفشش

                      ای کاش دل خسته ما کفش علی بود

 

 

 

مثل خدا یگانه و یکتاست نام تو
تسبیح عاشقانۀ زهراست نام تو

بر شانه کوله‌باری از ابر بهار داشت
آن دست‌ها که صاعقۀ ذوالفقار داشت

حق با علی‌ست؛ این همۀ درد دشمن است
رسم تمام آینه‌ها راست گفتن است

«امن یجیب»  عقده‌گشا در علی شکفت
عالم بهانه بود؛ خدا در علی شکفت

                                                        نام تو را به زمزمه تکرار می‌کنم
                                                        با هر اذان به عشق تو اقرار می‌کنم

                                                        بر سفرۀ کرامت خورشید، هر غروب
                                                        با تکه‌ای از عشق تو افطار می‌کنم

                                                        نمناک می‌شود به امیدت صدای من
                                                        می‌خواندت قناری خیس دعای من

                                                       وقتی سحر، غروب تو را تا ابد گریست
                                                      دنیا یتیم، عشق، تهی‌دست بی‌تو زیست

                                                       مولای عشق! عالی و اعلاست نام تو
                                                       تسبیح عاشقانۀ زهراست نام تو *

 

* شعر از  سعیده اصلاحی

شهرستان ادب

 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۸ ، ۱۸:۲۵
کتابدار ..